اگر به مفهوم بازاریابی دقت کرده باشید خواهید دید که تلاش آن بر مبنای درگیر کردن حواس مشتریان است. شاید بارها دیدهاید که عطر فروشی از شما بخواهد تا بوی عطرهای آن را حس کنید، یا شیرینی فروشی ازشما بخواهد تا طعم شیرینیهای آن را بچشید. درواقع آنها میخواهند حواس شما را به خود معطوف کنند تا از آنها خرید کنید و در ادامه حتی آن را به دوستان و آشنایان خود هم معرفی کنید.
این نوع بازاریابی که به بازاریابی حسی معروف است این روزها در همه رسانهها مشاهده میشود. هدف از تبلیغات در این بازاریابی این است که حواس پنچ گانه بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه مخاطبان را تحریک کند و آنها را به خرید و تبلیغ محصولات تحریک کند.
بازاریابی حسی Sensitive marketing
همانطور که در مقدمه به آن اشاره کردیم، در بازاریابی حسی فروشنده یا بازاریاب سعی میکند با درگیر کردن حواس پنج گانه جامعه هدف خود، فروش محصولات خود را افزایش دهد. جالب اینجاست که مشتریانی که به این شکل جذب میشوند با احتمال زیاد به مشتریان وفادار تبدیل میگردند.
بازاریابی حسی ارتباط تنگاتنگی با علم روانشناسی دارد؛ به عبارتی بازاریاب علاوه بر اینکه باید بر حوزه بازاریابی و تکنیکهای آن اشراف کامل داشته باشد، باید دیدگاه روانشناسی هم داشته باشد. وارد شدن به حوزه این نوع بازاریابی بدون هریک از موارد گفته شده نتیجهای در بر نخواهد داشت.
بازاریابی حسی چه ویژگیهایی دارد؟
Sensitive marketing ویژگیهایی دارد که هر بازاریابی باید آنها را بداند. اصلیترین ویژگی این مارکتینگ ارتباط تنگاتنگ هویت برند با حسی است که در مخاطبان ایجاد میکند. اگر از همان ابتدا این ارتباط ایجاد شود، ممکن است تا سالهای متمادی مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد. درواقع برند شما بر پایه آن حس استوار باقی میماند.
ویژگی دیگر این بازاریابی این است که پس از درگیر شدن احساس مشتریان، آنها برند شما را به دیگر افراد نیز معرفی میکنند؛ به عبارتی تبلیغات دهان به دهان انجام میدهند. ویژگی بعدی، تقویت ارتباط مشتریان وفادار با برند است که در مرکز ویژگی قبلی قرار دارد. به عبارتی مشتریان وفادار، مشتریان وفادار دیگر را به سوی برند شما هدایت میکنند. این هدایت کردن بر پایه یک تجربه زنده و پویا است که در بازاریابی بسیار اثرگذار است.
فروشگاههایی که از Sensitive marketing برای جذب مشتری استفاده میکنند، صحنهای برای نمایش محصولات خود ایجاد میکنند و به این ترتیب پیام دقیق و در عین حال پیچیده به مشتریان خود انتقال میدهند که تا مدتها در ذهن آنها باقی میماند.

انواع استراتژیهایی که در بازاریابی حسی استفاده میشود!
این بازاریابی همانطور که از نامش مشخص است، بر پایه حواس پنج گانه است. در Sensitive marketing تکنیکهایی استفاده میشود تا حواس جامعه هدف درگیر شود. هر کسب و کاری بسته به محصولی که ارائه می دهد، روی یکی از این حواس مانور میدهد و یا حتی چند حس را با هم تحت تأثیر قرار میدهند.
استراتژی بینایی
یکی از پرکاربردترین حواس که نقش کلیدی در بازاریابی ایجاد میکند بینایی است. با این حال مهم است بدانید که با وجود کاربرد زیادی بینایی در بازاریابی، این حس تقریباً اشباع شده است. از این جهت است که برندها در قدم اول بایستی لوگو اختصاصی و در عین حال ساده داشته باشند. به این شکل مخاطبان با یک بار مشاهده لوگو، آن را به حافظه خود میسپارند.
اگر دقت کرده باشید، برندهای مطرح در دنیا از جمله اپل، مک دونالد، شنل و … دارای لوگوی ساده هستند؛ به این ترتیب راحت تر در ذهن مخاطبان حک میشوند . رنگها و نقشهای ساده در طراحی لوگوی برند موجب میشود که مخاطبان به محض دیدن آن به یاد برند و محصولات شما بیوفتند.
استراتژی شنوایی
شنوایی آخرین حسی است که در انسان از بین میرود؛ درنتیجه اهمیت زیادی برخوردار است. بازاریابها برای تبلیغات، چه در فروشگاهها و چه در رسانههای اجتماعی مانند رادیو و تلویزیون نباید از اهمیت حس شنوایی غافل شوند. گاهی موسیقی، شعر یا سخنانی که در قالب تبلیغ به گوش میرسد، بیشتر از هر چیز دیگری در ذهن مخاطبان باقی میماند.
استراتژی چشایی
شاید با دیجیتالی شدن بازار امروز حس چشایی کمتر به چشم بیاید اما همچنان برای مقایسه محصولات با هم اهمیت زیادی دارد. این حس تأثیر زیادی بر بازاریابی دارد؛ شاید در کنار برخی فروشگاهها یا مغازهها، افرادی را دیده باشید که از شما بخواهند مزههای مختلف آبمیوه یا دیگر محصولات را بچشند. بنابراین نمیتوان تأثیر حس چشایی را در جذب مشتری نادیده گرفت.
استراتژی بویایی
حس بویایی هم همانند چشایی در بازاریابی دیجیتال تأثیر کمرنگی دارد. رستورانها، شیرینی فروشیها، عطر فروشیها و .. با کمک این حس جذب مشتری میکنند. شاید بارها برایتان پیش آمده که علی رغم سیر بودن با شنیدن بوی شیرینی تازه راه خود را عوض کرده باشید. به این جهت است که قنادها به هنگام بیرون آوردن شیرینی از فر در را مغازه را باز میگذارند.
استراتژی لامسه
حس لامسه هم در بازاریابی دیجیتال و خریدهای آنلاین اهمیت کمتری دارد. به همین دلیل است بسیاری پوشاک را آنلاین نمیخرند زیرا ترجیح میدهند بایستی از نزدیک جنس آنها را لمس کنند.

مهمترین حس در بازاریابی حسی
تأثیر حواس مختلف در بازاریابی برای هر جذب مشتری متفاوت است. گاهی برای یک مشتری طعم و مزه یک محصول اهمیت دارد و برای مشتری دیگر ظاهر آن اهمیت دارد. با این حال به نظر بازاریاب ها این حس بینایی است که مهمترین حس در جذب مشتری محسوب میشود. ما انسانها از طریق چشمان خود انواع محصولات را مشاهده کرده و اطلاعات آن را به ذهن منتقل کرده و در آنجا ذخیره میکنیم. برای مثال با دیدن لوگوی اپل گوشیهای خاص آن با قابلیتهای جذابش را در ذهن خواهیم داشت.
تبلیغات در Sensitive marketing
از آنجایی که بینایی پراهمیتترین حس در این نوع بازاریابی است، باید راهی را پیدا کنیم تا به بهترین شکل این حس را درگیر کنیم و در ذهن مخاطب جای بگیریم.
تبلیغات در بازاریابی حسی با تبلیغات به صورت سنتی متفاوت است. زیرا در این نوع بازاریابی فضای مناسبتری فراهم شده تا با برانگیختن عواطف و احساسات محصولات را تبلیغ کرد.
برای مثال علاوه بر تبلیغات مناسب روی بیلبوردها، میتوان بستهبندی محصولات را هم بر اساس ذائقه یا حس درگیر شده مشتری، هماهنگ کرد. شاید بارها برایتان پیش آمده باشد که محصولی خریده باشیم که شاید لازم نداشته باشیم و فقط به خاطر بستهبندی جذابش آن را انتخاب کنیم.