بیشتر مطالبی که در اینترنت پیدا میشود، مربوط به بازاریابی محصولات معمولی است و در مورد بازاریابی کالاهای لوکس چندان اطلاعاتی وجود ندارد. این در حالی است که بازاریابی باید بسته به نوع محصول و خدمات انجام شود. استفاده از تکینکهای معمول و سنتی برای بازاریابی محصولات لوکس موقعیت این کالاها را با چالش روبرو خواهد کرد.
امروز در این مطلب قرار است در رابطه با بازاریابی لوکس صحبت کنیم و تفاوت های آن را با بازاریابی سنتی بررسی خواهیم کرد؛ با ماه همراه باشید.
تکنیکهای بازاریابی کالاهای لوکس
کالاهای لوکس شامل کالاهایی میشود که جنبهی تجملاتی داشته و جزو کالاهای ضروری به حساب نمیآیند. این کالاها بیشتر برای افرادی کاربرد دارند که درآمدهای بالایی کسب میکنند. در نتیجه تکنیکهایی که در رابطه با مارکتینگ این کالاها به کار گرفته میشود، با بازاریابی کالاهای دیگر متفاوت است. برای بازاریابی کالاهای لوکس باید موارد زیر را در نظر داشته باشید:
مزیت رقابتی را فراموش کنید
زمانی که از بازاریابی سنتی استفاده میکنید، لازم است که مزیت رقابتی ایجاد کنید تا بتوانید فروش خود را بالا ببرید. این موضوع برای کالاهای لوکس کاربردی ندارد و برای بازاریابی این محصولات آنچه اهمیت دارد، منحصر به فرد بودن است. کالاهای لوکس باید هویت مستقل داشته باشند تا مشتریها را جذب کنند. بنابراین برای بازاریابی کالاهای لوکس جایگاه خاص نه بلکه هویت خاص و منحصر به فرد لازم است.
بی نقص بودن مسئله نیست
رقابت کالاهای لوکس نه در نقص و ایراد کمتر بلکه در زیبایی و ویژگیهای هنری برتر آنها است.
محصولات در الویت هستند
در بازاریابی سنتی مشتریها در الویت هستند و برای جلب توجه و رضایت مشتریها لازم است که نیاز و خواست مشتریها مورد توجه قرار بگیرد. اما در بازاریابی لوکس الویت با محصول و برند است و هر قدر هم مخاطب کالا را مورد انتقاد قرار دهد، محصول و برند تغییری نخواهد داشت. چرا که طراحی کالاهای لوکس الویت است و لزومی به تغییر این ترکیب و طراحی نیست.
مشتریهای قدیمی کافی هستند
در بازاریابی سنتی کسب و کار به دنبال مشتریهای بیشتر و جدیدتر و در نتیجه تقاضای بیشتر و در پی آن تولید بیشتر است. اما برای کالاهای لوکس نیازی به تلاش بیشتر برای پیدا کردن مشتریهای جدید نیست چرا که تلاش برای کسب مشتریهای جدید، خواه ناخواه شما را با طیف گستردهای از مردم با تواناییهای مالی مختلف روبرو خواهد کرد. جذب این مخاطب گسترده میتواند کیفیت محصول یا لوکس بودن آن را به خطر بیندازد.
تا ممکن است، کمیت را پایین بیاورید
کالاهای لوکس باید تمرکز خود را بر روی کمیاب بودن بگذارند و با تعداد کم محصول در بازار مشتریها و موقعیت خود را حفظ نمایند. این موضوع به ارزش محصول اضافه میکند همین سیاست را در محصولاتی مثل بنز و تکنولوژی مثل بیت کوین هم مشاهده میکنید.
تجربه مشتری یا تجربه کارمند؟
موارد گفته شده تکنیکهایی مهمی در بازاریابی لوکس به حساب میآیند. هر چند که در بازاریابی تمرکز بر روی تبلیغات و اثرگذاری آن بر مشتریها است اما با نگاهی به برندهای بزرگ و مطرح خواهید دید که کار تیمی و روابط درون سازمانی اهمیت بسیاری در موفقیت بازاریابی این محصولات دارد. تصور نکنید که برندها تنها نیروهای قوی و با استعداد را استخدام میکنند. در واقع برندها نیروهای قوی و مستعد را پرورش میدهند.
هر قدر تعهد کارمندها و کارکنان یک سازمان نسبت به آن بیشتر باشد، میزان سودآوری سازمان بیشتر خواهد بود و احتمال شکست آن کمتر. زمانی که کارمندهای یک سازمان به شرکت و سازمان خود ایمان داشته باشند، به قوانین و فرهنگ حاکم در آن سازمان تعهد و تعلق خاطر دارند و این موضوع باعث افزایش کارایی سازمان میشود.
این کارمندها همچون سفیری برای شرکت و برند به حساب میآیند. میتوان گفت که امروزه تبلیغ یک برند لوکس تنها بر عهده بخش بازاریابی نیست و هر یک از کارمندهای سازمان در تبلیغ و بازاریابی آن نقش دارند. به همین دلیل بهتر است منابع انسانی این سازمانها برای ساخت تجربههای خوشایند و ارتباط مناسب با کارمندها سیستم پاداشدهی برای آنها داشته باشند. پس همانگونه که تجربهی مشتری در بازاریابی و فروش مهم است در بازاریابی لوکس هم تجربهی کارمندها اهمیت دارد.
نتیجه اینکه همیشه انگیزه کارمندها و نقش آنها را در بازاریابی لوکس جدی بگیرید و از اهمیت و تأثیر آن را در افزایش جایگاه برند و سازمان غافل نشوید.